در روایات اسلامی تأکید بر اهمیت مقوله ای با عنوان "حق الناس" به حدی ست که لزوم رعایت آن بر کسی پوشیده نمی ماند.
ولی با کمال تأسف نمونه های عدم رعایت حق الناس در جامعه ی ما به حدی ست که می توان گفت به صورت نهادینه درآمده و خلاف آن عمل کردن عجیب بوده و ساده لوحی به حساب می آید!!!
کشورهای غربی با وضع قوانینی با نام "حقوق شهروندی " در واقع جلوه هایی از همان حق الناس خودمان را برای خود دست و پا کرده و بسیار هم به آن پای بند هستند ولی متاسفانه ما مسلمانان که بیش از 1400 سال پیش این حقوق را در دین و ایین خود داشته ایم هنوز به آن عمل نمی کنیم.
برای مثال دیدن مغازه هایی که اجناس خود را در تمام عرض پیاده رو چیده اند و در واقع آن قسمت از پیاده رو را جزو ملک شخصی خود می دانند امری کاملا عادی شده است حال آنکه حتی استفاده از یک وجب از پیاده رو برای آن مغازه دار حرام و غصبی می باشد و لاجرم مالی که از فروش اجناس آن قسمت به دست می آید هم ...
و یا رانندگان تاکسی که به راحتی بقیه پول را پیش خود نگه می دارند و می گویند : پول خورد نداریم!!! هر کدام از این پول خورد ها لقمه ی حرامی ست که نه تنها خود او بلکه فرزندان و نوه ها و آیندگان او را به تباهی می کشاند!
تا حالا فکر کرده اید چرا با این همه کار فرهنگی باز هم وضع فرهنگ کشورمان مناسب نیست؟ نقش لقمه های حرام و شبهه ناک در این امر را چقدر می دانید؟
در گذشته کسبه و اهل بازار جزو امین ترین و متدین ترین افراد جامعه بوده اند . ولی امروز...
خیلی از جوانانی که تازه وارد بازار کسب و تجارت می شوند حتی یک خط هم از احکام کسب و کار را نخوانده و نشنیده اند! و در نتیجه هر کار خلاف شرعی از دید ایشان زرنگی به حساب می آید!
با توجه به اینکه تمام بازاریان برای ادامه کار خود موظف به دریافت پروانه کسب از صنف خود می باشند آیا نمی توان دریافت این مجوز را منوط به گذراندن یک دوره احکام و مکاسب نمود؟
آقایان، لقمه حرام و شبهه ناک همان است که انسان مسلمان پیشانی پینه بسته را قاتل امام حسین می کند! بیشتر دقت کنیم...